۱۳۸۹ آبان ۲۸, جمعه

همه چي تعطيل

يكي دو هفته پيش ديگه احساس كردم واقعاً نميكشم و مخم تعطيل تعطيل شده از شدت كار و درگيري هاش. چند وقته با زياد شدن مسئوليتم در محل كار و حواشي و چلنج هاي جديدي كه داره، واقعاً بعضي وقتا احساس ميكنم ديگه نميكشم.
به همين خاطر و به منظور رسيدن به آرامش ذهني، يك هفته كلاً همه چيز رو تعطيل كردم و موبايل خاموش بي لب تاپ و .... رفتيم رامسر. روزهاي سرشار از آرامشي بود و چشم انداز زيباي جنگل از داخل هتل زيباي رامسر و نيز آرامش تماشاي دريا واقعاً تسكين دهنده بود. بارش سه شبانه روز يكسره باران هم به اين آرامش بخشي افزود. واقعاً نياز داشتم بهش.


هیچ نظری موجود نیست: